توهم آخرالزمانی صهیونیستها درباره تصرف قدس و وعده قرآن درباره سرکوبی آنها
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۴۱۳۳
کلیت باور یهودیتِ صهیونیست حاکی از اندیشه منجیگرایانه است که البته با روحیه جاهطلبانه آنها همگونی ندارد. این در حالی است که کارنامهای سیاه در تاریخ دارند و خداوند آنها را قومی فاسد و نابودگر معرفی میکند و بناست در مقطعی از تاریخ سرکوب شوند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مسئله نابودی اسرائیل چند صباحی است که پیرو سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر وعده نابودی این رژیم غاصب محور گفتمان جامعه مذهبی ما و در سطحی کلانتر، محور گفتمان جبهه مقاومت و حتی دشمنان ما قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کلیت باور یهود طبق باور تحریفشده «تلمود»شان که سند نژادپرستی یهود شناخته میشود، حاکی از اندیشه منجیگرایانه است که با روحیه غاصبانه و جنایتکارانه آنها به هیچ وجه همگونی ندارد. این اندیشه گویای آن است که:
1. منجی از ماست و نامش ماشیح است.
2. سرزمینی که باید در آن حکمرانی کنیم، بیت المقدس با محوریت تپه صهیون است.
در آیین یهود منجی با عنوان "ماشیح" (Messiah) که از لغت عبری «Mashihk» مشتق شده، شناخته میشود که به معنی کسی است که به وسیله خدا برای پادشاهی تدهین و غسل داده شده است و یهودیان را به سرزمین موعودشان باز میگرداند و دوران طلایی را آغاز میکند (The World Religions Reader,P.3). اعتقاد به منجی اغلب به کسی اشاره میکند که به وسیله خداوند برای نقشی حیاتی در وقایع و جریانات آخرالزمان انتخاب شده است. به این ترتیب ظهور مسیحا چنان که در کتب عهد عتیق آمده است، عبارت از این معناست که در آخرالزمان، حق تعالی جهان را دگرگون خواهد فرمود و صالحان و ابرار از ظالمان و اشرار جدا خواهند شد و این روزگار پر از ظلم و جور به پایان خواهد رسید. این پیروزی در آثار یهود به رهبری ماشیح با القابی ماند "فرزند منتخب داود" انجام میشود.
"معامله قرن"؛ طرح نامشروعی که ریشه در باور دینی صهیونیسم دارد / سردار سلیمانی ثمره انقلاب و الگوی مبارزه با صهیونیست بوداما سرزمینی که طبق تلمودشان در آن حکمرانی یهود تثبیت میشود، فلسطین است؛ به این صورت که ماشیح به فرمان الهی و با دمیده شدن روح خدا در او، حکومت شایستهای را بر تپه صهیون برپا خواهد کرد. آن سرزمین در همه جهان نمونه خواهد شد و ملتها برای آموختن راههای الهی به آنجا رهسپار خواهد شد. آنها معتقدند سرزمین فلسطین، مرکز زمین و نقطه ثقل آن و سرزمینی است که به ما وعده داده شده است؛ یعنی مرکز حکومت خود را در این مکان میدانند. این مسئله از آنجایی اهمیت دارد که یکی از اسفار تلمود، زندگی در آن سرزمین را به منزله ایمان فرض کردهاند. (عرب، مهین، منجی موعود در ادیان بزرگ قبل از اسلام)
تحقق عصر ظهور مسیح با تصرف اراضی قدس! / بررسی دیدگاه عالمان یهود درباره اشغال فلسطیندر این باره محمدتقی تقیپور، دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم گفته بود: اسرائیل وقتی در سال 1948 تأسیس شد، استراتژیستهای یهودی دور هم نشستند و گفتند راهبرد اسکان یهودی از اطراف و اکناف عالم و ایجاد دولت یهودی تمام شد. حالا چه مرحلهای باید باشد؟ «پریفیرال؛peripheral» یعنی پیرامونی. به این معنا که پیرامون ما باید امن شود تا موقعیت ما تحکیم و تثبیت شود. حال با توجه به این قاعده، اگر نا امنی در منطقه مشاهده میکنیم، به دلیل همین راهبردهای نظامی امنیتی است که صهیونیستها تدارک دیدند.
وی افزود: از یک نویسنده برجسته یهودی به نام «جولیوس گرینستون» نقل میکنم. او قبل از اینکه اسرائیل تأسیس شود، میگوید صهیونیزم با آنکه نزد هواداران خود مقدس است، اما توانایی ندارد جای آرمان مسیحایی را بگیرد. میگوید هدف صهیونیزم، تأسیس دولت یهودی در سرزمین فلسطین است. او مینویسد آرمان مسیحایی وعده میدهد یهود، قدرتی جهانی در فلسطین تأسیس خواهد کرد. میگوید صهیونیزم حتی در بُعد سیاسی خود تنها یک آرمان را محقق خواهد کرد که همان ایجاد دولت یهودی و اسکان یهود در آنجاست. میگوید آرمان مسیحایی از آزاده کل یهودیان جهان گستردهتر و از تأسیس دولتی یهودی مستقل در فلسطین فراگیرتر است. عنوان میکند این حکومتی جهانی خواهد بود که در رأس آن فردی از نسل داوود در رأس این سلطنت جهانی قرار خواهد گرفت و کل عالم در مقابل وی کُرنش خواهد کرد. امام خمینی (ره) دشمن را میشناخت که توانست با او به نبرد بپردازد. ایشان تفکر صهیونیست را میدانست که قدس را به راه انداختند. امام در بخشی از سخنان خویش فرمود: "حماسه مردم فلسطین پدیدهای تصادفی نیست، این همان آوای الله اکبر ما است که در ایران، شاه و در بیتالمقدس غاصبین و صهیونیستها را به نا امیدی کشاند" منظورشان همان انتفاضه اول در سال 1366 بود. و بعد میفرماید "خواب بنیاسرائیل در تصرف نیل تا فرات آشفته شد".
در تفکر یهود، غیر یهود موجودیت انسانی ندارد و حیوان است
تقیپور درباره اندیشه برگزیدگی قوم یهود میگوید: یهود صهیونیست معتقد است در این عالم یک قوم برگزیده وجود دارد و او گل سرسبد عالم است. این موارد در کتاب "گنجینهای از تلمود" نوشته خود یهودیان است. آنها معتقدند اگر این قوم نبود، خداوند یعنی یهوه تمام مخلوقات را از بین میبرد. بر اساس این تفکر، آنها معتقدند مخلوقات عالم دو دستهاند: یا برگزیدهاند (یهودی) یا غیر یهودیاند. اصطلاحی که آنها درباره غیر یهود به کار میبرند، «گوییم» یعنی حیوان است. حالا به تعبیر آنها، این حیوانات چرا خلق شدند؟ میگویند برای خدمت به یهود؛ وگرنه باید از سر راه برداشته شوند. حالا چون برگزیدهاند، حق سروری بر عالم دارند؛ قائلند حقی است که در نظام آفرینش برای آنها رقم زده شده است. این تفکر جزو فرهنگ و آموزه دینی آنها شده و در ذاتشان ریشه دوانده است. روشی که بر اساس این تفکر پیش گرفتند به این شکل است که حق دارند بر عهد خود نسبت به غیر یهود وفادار نباشند؛ زیرا بر اساس تفکر آنها، نفر مقابل اول اینکه غریبه است، دوم اینکه موجودیت انسانی ندارد.
بنی اسرائیل کارنامه سیاهی در تاریخ دارند
اما این قوم (غیر از مؤمنین واقعی آنها) هیچ کارنامه درخشانی نه در تاریخ و نه در کتب مقدس ندارند که به آن افتخار کنند، چه برسد که اکنون بخواهند داعیهدار حکومت پایانی جهت برچیده شدن ظلم از جهان باشند، بلکه خود آنها ریشه کفر و شرک و فساد هستند، چه آن زمان که موسای نبی را با وجود دیدن آن همه معجزات، خون به جگر کردند و آخر سر گوسالهپرست شدند، چه آن زمان که به احکام خداوند دهان کجی کردند و خداوند آنها را به بوزینه و ... مسخ کرد، چه آن زمان که در یک روز چندین پیامبر را از دم تیغ گذراندند و چه در عصر حاضر که مدتهاست سایه نحس آنها بر سر کشور فلسطین گسترده شده و به راحتی کودکان و غیر نظامیان را از دم تیغ میگذرانند و نهایت اینکه خلاصه کارنامه آنها نزد خداوند اسراف و فساد و جزای آنها جز کشته شدن نیست، آنجا که فرمود «وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ إِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» یعنی «و قطعاً پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند، [با این همه] پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیادهروى میکنند.» «إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ»؛ «جزای کسانى که با خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید شوند. این، رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.»
همچنین اندیشه قرآنی درباره قوم بنیاسرائیل که اکنون بخشی از آنها در قامت صهیونیستها شناخته میشوند، مبنی بر دو بار نابودی آنها به دنبال دو بار فسادشان در مقطعی از زمان است که البته نشانهها حاکی از آن است که نابودی اول نزدیک است؛ چرا که یهودی که خداوند از آنها به عنوان فاسدان یاد میکند، در هیچ زمانی به این مقدار در زمین فساد بهپا نکرده است. صریحترین آیاتی که در این باره وجود دارد، آیات اولیه سوره اسراء است. در آیات 4 و 5 این سوره میخوانیم «وَ قَضَیْنا إِلى بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً(4)فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً» (5) یعنی «و در کتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: «قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست.» پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما میگماریم تا در دِیرها به جستجو درآیند و این وعده تحققیافتنى است.
نکاتی که از ظاهر دو آیه بر میآید عبارتند از:
1. ماجرای دو فساد و علوّ کبیر آنها در کتاب خدا حتم شده است؛ بنابراین به تبع این ماجرا، سرکوبی آنها نیز جزو حتمیات است.
2. خداوند با دو حرف لام تأکید و نون تأکید در ابتدا و انتهای عبارت «لَتُفْسِدُنَّ»، فساد آنها و برتریجویی آنها را در آخرالزمان قطعی میداند.
3. عبارت وَعَد در آیه 5 تأکیدی دوباره بر تحقق امر فساد یهود صهیونیست است.
4. واکنش خداوند نسبت به این ماجرا، تدارک و آمادهسازی نیروهایی است که از آنها با عنوان «أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ» یاد میکند که به تجسس دشمنان میپردازند.
5. در انتهای آیه با عبارت «وَعْداً مَفْعُولاً» تأکیدی دیگر بر تحقق امر خداست.
بنابراین در این دو آیه، دو بار فساد و یک برتریطلبی بزرگ به بنیاسرائیل نسبت داده شده است. به دنبال موعد اول، خداوند بندگانی از خود را که با صفت «أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ» از آنها یاد کرده، تدارک میبیند و بر آنها مسلط میکند تا هیمنه آنها شکسته شود. بنابراین خداوند شکست اول بنیاسرائیل را به خود نسبت میدهد که به واسطه افرادی رشدیافته محقق میشود.
اما حلقه اتصال ارتباط این آیات با ماجرای مسجدالأقصی همان ابتدای آیات این سوره است که خداوند درباره معراج پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی سیر ایشان از مکه بهسوی مسجدالأقصی سخن میگوید و درباره فلسفه آن میفرماید «لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا»؛ یعنی تو را سِیر دادیم تا آیات و نشانههایمان را به تو نشان دهیم. این آیه نشان میدهد که سرکوبی اسرائیل تا قبل از اسلام مصداق نداشته است؛ چرا که عدهای از مفسران ماجرای سرکوبی یهودیان توسط بختالنصر را با عنوان سرکوبی اول یاد میکنند. ضمن آنکه خداوند در آیه5 تصریح دارد که این قوم سرکوبگر صهیونیستها، «عِباداً لَنا» هستند؛ یعنی بندگان ما. بختالنصر این خصلت را نداشت بلکه فردی ظالم و شورشگر بود.
بر کسی پوشیده نیست که امروز فساد صهیونیست تمام نظامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کشاورزی، بهداشتی و ... در برگرفته است. جایی نیست که از انجمنهای یهودی و فساد آنها خالی باشد. در رأس این انجمنها، راکفلرها و روچیلدها هستند که تمام گلوگاههای حساس دنیا را تصاحب کردند. اینها در قالب انجمنهای شیطانی خود از جمله فراماسونری و ایلومیناتیها در پی رقم زدن نظم نوین جهانی و البته با ساز و کارهای شیطانی هستند. به این ترتیب با مداخله در اسناد بینالمللی ساختارهای فرهنگی و اقتصادی را به فساد کشاندند که تنها یک نمونه بارز آن در عصر حاضر سند 2030 بود که با عوامل خود در داخل کشور سعی در تحقق آن را داشتند که با واکنش هوشمندانه رهبر معظم انقلاب مواجه شد. آنها با سلطه بر غذا و دارو و محصولات کشاورزی نسخههایی غیر بهداشتی برای جهانیان پیچیدند که یک نمونه عیان آن، محصولات سرطانزای تراریخته بود. از دیگر سو با اندیشه آخرالزمانی خود، یک نظام نامشروع را در کشور فلسطین ایجاد کردند و بابت آن حاضر شدند مردم بیگناه را از دم تیغ بگذرانند. خداوند جمع تمام اینها را در این آیه مطرح میکند: «سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْل»؛ یعنی آنها به شدت سعی میکنند تا در زمین فساد کنند و حرث (کِشت) و نسل را به هلاکت بکشانند.
انتهایپیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: آخرالزمان رژیم صهیونیستی اسرائیل اخبار فلسطین قرآن کریم بنی اسرائیل صهیونیست ها ف ی ال أ ر ض غیر یهود دو بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۴۱۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
نماینده ادوار مجلس با انتقاد از عدم توجه ابراهیم رئیسی به وعده های انتخاباتی خود گفت: دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. حشمتالله فلاحت پیشه ، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛ * یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟ مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند. اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل. * دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند. * به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟ مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود. در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند. * حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟ هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد. متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است. باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند. * یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟ دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است. در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است. * آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟ معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد. کانال عصر ایران در تلگرام